سیستم آموزشی درست چگونه سوئیس را به بهشت استعدادها تبدیل کرده؟
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۴۷۷۲۸
به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ سوئیس در سال 2023 در 2 گزارش جهانی یکی در شاخص رقابتپذیری استعدادهای جهانی و دیگری در رتبهبندی استعدادهای جهانی IMD رتبه اول را کسب کرده است. طبق آخرین گزارش توسعه انسانی سازمان ملل، این کشور نه تنها از نظر کیفیت زندگی در رتبه اول قرار گرفته است، طبق گزارش سازمان جهانی مالکیت فکری (WIPO) برای سیزدهمین سال متوالی رتبه اول را در زمینه نوآوری کسب کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در واقع، کیفیت بالای زندگی در سوئیس باعث جذب استعدادهای برتر جهان شده که به دنبال آن نوآوریهای بسیاری بروز کرده، صنعت و اقتصاد را رونق داده و در نهایت در یک حلقه همافزایی ارزش برای همه، کیفیت زندگی را بالا برده است.
دولت این کشور فقط به طبیعت بسیار زیبای آلپ، دریاچهها و تپههایی که تصویر همه آنها در کارتهای پستال به چشم میخورد، بسنده نکرده و دهههاست که برای تضمین توسعه اقتصادی کشور به موازات حفظ محیط زیست و تعهد به پایداری تلاش بسیاری میکند. این موارد نیز باعث شده علاوه بر جذب استعدادهای برتر جهان و همچنین شرکتهای چند ملیتی، فرهنگ تجاری سازگار با ثبات سیاسی و شفافیت قانونی، تعهد به حفاظت از مالکیت معنوی و اصول بازار آزاد شکل گرفته است. به طوری که شرکتهای جهانی حضور خود را در این کشور تثیبت میکنند و از مجموعه وسیعی از متخصصان و استعدادهای برتر جهان بهره میبرند و در این مسیر، توسعه و همافزایی را به جامعه سوئیس و اروپا به ارمغان میآورند. برای شرکتهای داخلی، صادرات کشور محرکه نوآوری است و تضمین میکند که آنها در سطح جهانی رقابتی عمل میکنند.
سرمایهگذاری و پرورش استعدادهای آیندهاین پیشرفتها در سوئیس حاصل ترکیب استراتژیک از چند سیاست است که اقتصاد باثبات یکی از آنهاست. سیستم آموزشی در سطح جهانی و بیمه درمانی اجباری موارد دیگر این سیاستهاست.
سوئیسیها علاوه بر توجه به پایداری، از تعادل بین کار و زندگی نیز آگاه هستند و برای وقت شخصی خود و همچنین حمایت اجتماعی کافی و تاکید بر ایمنی و امنیت ارزش قائل هستند. بچههایی که در این کشور بزرگ میشوند تقریباً از همان ابتدا به آموزش با کیفیت بالا دسترسی دارند، در سیستمی که به همه اجازه میدهد بسته به استعدادهای فردی خود رشد کنند. وقتی حدود 12 سال دارند، 2 گزینه برای ادامه تحصیل دارند؛ یا به صورت عادی مدرسه را ادامه میدهند یا وارد مدرسه «گیمنازیوم» میشوند. گیمنازیوم نوعی مدرسه متوسطه در بعضی از مناطق اروپایی است که با تأکید جدی بر یادگیری پیشدانشگاهی و ارائه آموزشهای پیشرفته مقطع تحصیلی متوسطه قابل مقایسه با مدارس گرامر انگلستان، کالجهای فرم ششم و دبیرستانهای پیشدانشگاهی آمریکا است. گیمنازیوم به معنای کنونی آن به مدارس متوسطهای گفته میشود که بر آمادهسازی دانشآموزان برای ورود به دانشگاه برای تحصیلات دانشگاهی پیشرفته متمرکز هستند. در حالی که گیمنازیوم تمرکز بیشتری روی تکالیف زیاد مدرسه دارد، VET یک سیستم دوگانه است که به نوجوانان امکان میدهد تا در سن 14 سالگی یادگیری کلاس و کارآموزی را به صورت همزمان تجربه کنند.
بیشتر بخوانید: تلاش آمریکا برای استعداد ربایی از چین / رقابت تنگاتنگ واشنگتن و پکن در علم و فناوریوقتی 15 ساله شدند، میتوانند تصمیم بگیرند که یک کارآموزی تمام وقت و یک ساله، ترکیبی از آموزش در حین کار و مطالعات نظری در یک مدرسه حرفهای انجام دهند. این مرحله به جوانان اجازه میدهد تا به طور یکپارچه وارد نیروی کار شوند و پس از سه تا چهار سال، در صورت تمایل برای دانشگاه درخواست دهند.
دانشگاههادانشگاههای زیادی برای انتخاب سوئیسیها وجود دارد. سوئیس چندین دانشگاه در سطح جهانی و رتبه برتر دارد که از میان آنها میتوان به مؤسسه فناوری فدرال زوریخ (ETH) و اکول پلیتکنیک فدرال لوزان (EPFL) و چندین موسسه تحقیقاتی سطح بالا اشاره کرد.
تاکید شدید بر موضوعات مرتبط با علم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) به این کشور کمک میکند تا متخصصان بسیار ماهر را پرورش دهد. پس از فارغالتحصیلی، جوانان وارد بازار کاری میشوند که زیرساختهای قوی و تعهد دولت سوئیس به نوآوری و تحقیق را به طور کلی ارائه میدهد. سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه در این کشور بسیار اولویتدار دارد که همین امر منجر به ایجاد یک محیط نوآورانه شده است که در آن خلاقیت و همکاری رشد میکند.
همکاری بین صنعت و دانشگاهدر سوئیس راهکارهای بسیاری برای ایجاد همکاری گسترده بین صنعت و دانشگاه و همچنین شرکتهای بزرگ و استارتاپها و اسپینآفها وجود دارد. این همکاری قبل از فارغالتحصیلی دانشجویان شروع میشود. برای مثال، شرکتهای چندملیتی مانندIBM برنامههایی دارند که دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری را بر اساس یک سیستم دوگانه دانشگاهی-صنعتی دریافت میکنند. آنها در حالی که هنوز دانشجو هستند، وارد فرهنگ تحقیقاتی یک سازمان صنعتی میشوند و ممکن است در صورتی که پس از فارغالتحصیلی در شرکت جای خالی باشد، از رده بالاتری وارد شرکت شوند.
برنامههایی از این دست، بهره مغزی فارغالتحصیلان ماهر و کارگران مستقر از خارج را تقویت میکنند. برای بیش از نیم قرن، آزمایشگاه زوریخ، بخشی از تحقیقات IBM، هزاران جوان را از طریق مشارکت با دانشگاههای محلی آموزش داده است. بسیاری برنده جوایز شدهاند و پروژههایی را در زمینه فناوریهای پیشگامانه رهبری میکنند. تقریباً هر سال، یک یا چند جوان در آزمایشگاه نامزد جایزه معتبر 35 نوآور زیر 35 سال MIT میشوند. به عنوان مثال، آلن واچر، یک شیمیدان محاسباتی است که یک سیستم هوش مصنوعی را توسعه داده که دستورالعمل شیمیایی تک تک مولکولها را جمعآوری میکند. او در سال 2022 برنده این جایزه شد.
در یک حلقه هم افزایی، تجربه سطح بالای جوانان به شرکتهای چندملیتی کمک میکند تا سهم خود را در جامعه سوئیس و به طور کلی اروپا افزایش دهند. و این امر باعث میشود که شرکتهای جهانی بیشتری به این کشور بیایند و از این ذخیره عظیم متخصصان بسیار ماهر بهره ببرند. آنها از تعادل عالی بین کار و زندگی که فرهنگ سوئیس ارائه میدهد، استفاده میکنند و با تحکیم موقعیت این کشور به عنوان یک نیروگاه عظیم در جذب شرکتهای چندملیتی و ایجاد، جذب و حفظ استعدادهای فردی کمک میکنند.
انتهای پیام/
نسترن صائبی صفت کد خبر: 1224441 برچسبها سوئیس سازمان ملل متحد ارتباط علم و صنعتمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: سوئیس سازمان ملل متحد ارتباط علم و صنعت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۴۷۷۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعیین مرزهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان و ۳ سناریوی پیش رو
با شکل گیری مذاکرات ارمنستان و جمهوری آذربایجان برای مشخص شدن مرزهای مورد مناقشه، چند سناریو برای آینده قفقاز جنوبی پیش روی ماست که یکی از آنها تبدیل شدن این منطقه به پلی بین قدرتهای منطقهای و جهانی است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، از آنجایی که نظم جهانی در حال تبدیل شدن به معماری پیچیده تر با مجموعه ای از قدرت های جهانی و منطقه ای است، آینده ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی برای بازیگران داخلی و قدرت های خارجی حائز اهمیت است.
در حالی که روند طولانی و دشوار تعیین مرز بین ارمنستان و آذربایجان به عنوان یک مانع بزرگ برای عادی سازی روابط بین دو طرف بوده است، اکنون شاهد نشانه هایی از تحرکات برای شروع روند فیزیکی در جغرافیای این منطقه هستیم.
برخی استدلال میکنند که قفقاز جنوبی دنیای کوچک معماری گیجکننده کنونی قدرت جهانی است، با منافع متضاد، رقابتی و همزمان مجموعهای از بازیگران منطقهای و جهانی، مانند روسیه، ایران، ترکیه، ایالات متحده، رژیم اسرائیل، انگلیس، هند، پاکستان، چین، اتحادیه اروپا و تک تک اعضای اتحادیه اروپا.
کوتاهمدتترین تهدید برای امنیت منطقه، تشدید احتمالی تهدید جدید آذربایجان علیه ارمنستان در صورت اختلاف بر سر مرزبندی جدید است که میتواند منجر به دخالت سایر بازیگران و شعلهور کردن جنگ منطقهای با مشارکت مستقیم ایران، ترکیه و روسیه و دخالت غیرمستقیم رژیم اسرائیل و پاکستان، هند و فرانسه شود.
اگر این امر به واقعیت تبدیل شود، پیامدهای شدیدی برای همه کشورهای منطقه و همه قدرتهای علاقهمند به یک منطقه چهارراهی باثبات قفقاز جنوبی خواهد داشت. هر کاری باید انجام شود تا آذربایجان و ارمنستان با حسن نیت به مذاکرات ادامه دهند.
پاشینیان نخست وزیر ارمنستان با درخواست باکو برای بازگرداندن چهار روستای مرزی که در زمان اتحاد جماهیر شوروی بخشی از آذربایجان بوده موافقت کرده است. این چهار روستا در سال1990 توسط نیروهای ارمنی تصرف و ساکنان آذربایجانی آن مجبور به فرار شدند.
این توافق در صورتی با توافق طرفین اجرایی شده که، روسیه نیروهای حافظ صلح را از منطقه قره باغ تخلیه و نیروهای نظامی آذربایجان جایگزین آنها خواهند شد. اهمیت مرز تعیین شده برای آذربایجان بسیار بالاست چرا که این مرز از نزدیکی خط لوله گاز اصلی روسیه عبور کرده و این منطقه دارای موقعیت نظامی مطلوبی است.
اما در خصوص تعیین مرز جدید و این توافق در آینده سناریوهای احتمالی وجود دارد که در این نوشتار به آن پرداخته شده است.
در سناریوی اول، منطقه به میدان نبرد فعال بازیگران مختلف منطقهای و جهانی تبدیل میشود و ممکن است در نهایت تکه تکه و تقسیم شود. در این صورت ممکن است مرزهای ارمنستان و آذربایجان به خطوط گسل جدید بین قطب های جدید نظم منطقه ای و جهانی تبدیل شود که از همکاری های منطقه ای جلوگیری کرده و بر شانس ثبات و شکوفایی منطقه تأثیر منفی گذاشته و منطقه را به یک مرکز تجاری و حمل و نقل تبدیل می کند.
اگر ارمنستان در نهایت بخشی از غرب و آذربایجان با حفظ تعادل با روسیه و ایران به جهان ترک نزدیکتر شود، مرز ارمنستان و ایران به خط گسلی بین غرب و محور روسیه - ایران تبدیل خواهد شد، در حالی که ارمنستان – آذربایجان و مرزهای جدید آذربایجان خطی بین جهان غربی و غیر غربی خواهد بود.
برخی ممکن است استدلال کنند که بهترین راه حل این است که کل قفقاز جنوبی را در یک قطب از نظم نوین جهانی در حال ظهور بگنجانیم، در نتیجه یک منطقه را متحد کرده و از ایجاد هرگونه خطوط تقسیم جلوگیری می کنیم.
این سناریو کاملاً غیر واقعی است. حتی اگر ارمنستان به غرب بپیوندند که خود کاملاً چالش برانگیز به نظر می رسد، روسیه و ایران احتمالاً هر کاری را برای جلوگیری از چنین سناریویی انجام خواهند داد، زیرا نه روسیه و نه ایران خواستار قطع کامل ارتباط و تسلط بر ارمنستان نیستند. در همین حال، از آنجایی که آذربایجان بر سیاست خارجی خود بر توسعه همکاری با کشورهای ترک تاکید بیشتری دارد، تصور پیوستن آذربایجان به اتحادیه اروپا، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و یا غرب چالش برانگیز است.
سناریوی دوم، آینده ای جایگزین برای قفقاز جنوبی وجود دارد تا از تبدیل شدن به یک منطقه تکه تکه شده تحت تأثیر قدرت های رقیب خودداری کند. در این آینده، این منطقه به پلی برای بازیگران منطقه ای و جهانی تبدیل خواهد شد و پتانسیل خود را برای خدمت به عنوان یک مرکز ترانزیت و لجستیک برای اروپا، روسیه، خاورمیانه، هند و چین به طور کامل درک خواهد کرد.
در این سناریو، منطقه بخشی (به طور کامل یا جزئی) از هیچ قدرت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی در حال ظهور در جهان پسا تک قطبی نخواهد بود. این سناریو نه تنها منطقه را به یک هاب ترانزیتی و لجستیکی، بلکه به یک پلتفرم مناسب برای گفتگوهای بازیگران جهانی و منطقه ای، از جمله ایالات متحده – روسیه، ایالات متحده – ایران، اتحادیه اروپا – روسیه، تبدیل خواهد کرد.
این سناریو عاملیت کشورهای منطقه را افزایش می دهد و آنها ظرفیت و توانایی تأثیرگذاری بر تحولات قفقاز جنوبی را خواهند داشت و در مورد آینده خود اظهار نظر می کنند.
شرط اجباری تحقق سناریوی دوم، آغاز گفتوگو و همکاری بین هر 3 کشور منطقه است و به عنوان اولین گام در این مسیر، کشورها باید قوانین بینالمللی از جمله عدم توسل به زور را بپذیرند و به آن پایبند باشند.
پس از بیش از 30 سال درگیری و جنگ، این سناریو ممکن است غیر واقعی به نظر برسد. با این حال، این تنها گزینه برای تأمین آینده ای امن، باثبات و مرفه برای منطقه و مردم آن است.
اولین گام برای تحقق این سناریو میتواند راهاندازی بسترهای کارشناسی منطقهای برای گفتگو و مناظره با استفاده از جعبه ابزار دیپلماسی باشد. سپس ایدهها و پیشنهادات تدوینشده و مورد توافق در آن پلتفرمها میتواند به مقامات مربوطه در منطقه و فراتر از آن از جمله روسیه، ایران، ترکیه، اتحادیه اروپا و آمریکا ارائه شود.
در حالت ایده آل، آذربایجان و ترکیه می توانند رقابت را در جهت تعامل سازنده هدایت کنند. از طریق فرمت 3+3، آذربایجان قصد دارد این رقابت را به سمت مسیری سازندهتر هدایت کند، آشتی منافع را تقویت کند و بحثهای آزاد را در مورد همه مسائل منطقهای که همه کشورهای منطقه را درگیر میکند، تسهیل کند.
شایان ذکر است، امضای معاهده صلح با آذربایجان فرصتی را برای ارمنستان و غرب فراهم می کند تا به طور مؤثری از نفوذ روسیه بر ارمنستان بکاهند. با این حال، به عنوان دموکراسی های انتخاباتی، این کشورهای غربی همچنان با چالش برآوردن خواسته های لابی ارمنی مواجه هستند. پیام صریح آذربایجان به غرب این است که نمی تواند هر دو طرف را داشته باشد. به عبارت دیگر، نمیتواند با لابی ارمنی مماشات کند و با وادار کردن آذربایجان به مصالحه بر سر منافع خود، به پیمان صلح دست یابد.
آذربایجان به عنوان تنها کشوری که بین روسیه و ایران واقع شده است، موقعیت منحصر به فردی دارد که هر دو جزو تحریمشدهترین کشورهای جهان توسط ایالات متحده و غرب به طور گسترده هستند.
فاصله باکو تا مرز روسیه فقط 200 کیلومتر و در جهت مخالف تا مرز ایران 282 کیلومتر است.آذربایجان را می توان به طور استعاری به قلعه ای مستحکم تشبیه کرد که بر فراز تپه ای قرار گرفته و تحت تأثیر و فشار همسایگان قدرتمند خود قرار دارد. این موضع قدرتهای غیرمنطقهای را نیز به این فکر میاندازد که باید از خاک آذربایجان به عنوان پل ارتباطی علیه همسایگان خود استفاده کنند. بنابراین، یافتن توازن ظریف و خنثی کردن فشارهای همسایگان قدرتمند و قدرت های بیرونی بدون خطر رویارویی مستقیم با قدرت های منطقه ای و جهانی بسیار دشوار است.
این استراتژی بر اساس مجموعه ای از اصول با هدف معرفی آذربایجان به عنوان یک بازیگر قابل پیش بینی و قابل اعتماد در چشم قدرت های منطقه ای و جهانی است و سیاست های آذربایجان در خصوص تحولات در منطقه را چنین می توان بیان کرد:
همکاری آذربایجان با هیچ کشوری علیه کشور ثالث به ویژه کشورهای همسایه نبوده و نخواهد بود.همانطور که رئیس جمهور الهام علی اف تاکید کرد، خاک آذربایجان به عنوان میدان جنگ برای قدرت های منطقه ای و جهانی نخواهد بود. آذربایجان اجازه چنین استفاده ای را نخواهد داد.آذربایجان متعهد است که از تبدیل شدن قلمرو خود به پل ارتباطی قدرت های خارج از منطقه جلوگیری کند. آذربایجان از مداخله در انتخاب های سیاست خارجی همسایگان خود خودداری می کند، مگر اینکه این انتخاب ها تهدیدی مستقیم برای منافع ملی کشور باشد.حداقل انتظاراتی که روسیه از کشورهای پس از فروپاشی شوروی دارد، برای اینکه به عنوان یک تهدید تلقی نشود، شامل خودداری از مشارکت فعال در پروژه های ژئوپلیتیکی است که توسط غرب برای مقابله یا مهار روسیه تنظیم شده است. اساساً این به معنای نشان دادن عدم تمایل به پیوستن به ناتو یا ورود به اتحادیه گمرکی با اتحادیه اروپا است. با این حال، وسعت فضای موجود آذربایجان برای انجام یک سیاست خارجی مستقل قابل توجه است و دقیق تر است که آن را متعادل توصیف کنیم، به ویژه وقتی که از دریچه واقع گرایانه به آن نگاه کنیم. زیرا سیاست خارجی آذربایجان کاملاً واقع بینانه است.بر خلاف اتهامات باندبازی، آذربایجان با امضای توافقنامه همکاری استراتژیک و حمایت متقابل آذربایجان و ترکیه، اتحاد نظامی و سیاسی خود با ترکیه را مستحکم کرده است. این توافقنامه که توسط پارلمان های هر دو کشور به تصویب رسیده است، آنها را به عنوان متحدان نظامی و سیاسی معرفی می کند و مشارکت استراتژیک را به نمایش می گذارد که این امر موجب تقویت هژمونی ترکیه در منطقه خواهد شد. البته لازم است به اقداماتی که آذربایجان به ضرر منافع استراتژیک روسیه تلقی می شود اشاره ای داشته باشیم، این اقدامات شامل ایجاد خطوط لوله نفت و گاز است که روسیه را دور می زند. حمایت آذربایجان از گرجستان، به ویژه در سال های 2007 و 2008، کمک به امنیت انرژی گرجستان، توسعه زیرساخت های حمل و نقل که روسیه را دور می زند، ایفای نقش کلیدی در ادغام کشورهای ترک و حمایت آذربایجان از اوکراین پس از حمله روسیه در سال 2022 اشاره کرد.در نهایت ذکر این مسئله که ایجاد مرز بندی جدید میان آذربایجان و ارمنستان همانطور که می تواند ایجاد کننده صلح و امنیت در منطقه باشد در مقابل با کوچکترین اشتباه در سیاست خارجی هر یک از طرفین دربردارنده و تشدید کننده تنش در منطقه خواهد بود.
یادداشت: معصومه محمدی کارشناس مسائل اوراسیا
انتهای پیام/